برفرهنگ مترادف و متضاد۱. احسان، خوبی، نیکوکاری، نیکی، نیکویی ≠ سیئه ۲. صدق، صلاح ۳. طاعت ۴. بخشش، عطیه
برفرهنگ مترادف و متضاد۱. آغوش، بغل ۲. پستان، پهلو، سینه ۳. تن ۴. کنار ۵. بار، ثمر، ثمره، محصول، میوه ۶. بلندی، فراز، بالا، برفراز، روی، صدر ۷. در، به، ۸. پهلو، ضلع ۹. سود، فایده، نفع
تیزفرهنگ مترادف و متضاد۱. تند، حاد ۲. چابک، سریع ۳. برا، بران، برنده ≠ کند ۴. پرادویه ۵. تلخمزه، گس ۶. باد، ریح، گوز ۷. باهوش، دقیق، هوشیار، زیرک ≠ دیرفهم، کمهوش