برآشفتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازکورهدررفتن، خشمگین شدن، ۲. خشم گرفتن، غضب کردن، تندی کردن ۳. متغیر شدن ۴. خشم، عصبانیت، تغیر، عصبیت
برداشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. استنباط، استنتاج، بازیافت، تلقی، درک، دریافت ۲. جمعآوری، حاصل، حاصلبرداری، محصولبرداری ≠ کاشت، داشت ۳. بهرهبرداری کردن، ضبط ۴. اخذ، بازستانی، دریافت ≠ پرداخت
سر برداشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سربلند کردن ۲. اعتراض کردن، معترض شدن ۳. بلند شدن، برخاستن، بیدار شدن ۴. تجاوز کردن، متجاوز شدن
بر داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. با خود بردن، همراه بردن ۲. اخذ کردن، گرفتن ۳. برداشت کردن ۴. برطرف کردن، از بین بردن ۵. ازاله کردن، زایل کردن ۶. بلند کردن، دزدیدن، ربودن، کش رفتن ۷. برچیدن،
خشمفرهنگ مترادف و متضادبرآشفتگی، برافروختگی، تاو، تغیر، تندخویی، سخط، طیره، عصبانیت، عصبیت، غضب، غیظ، قهر ≠ مهر
غضبفرهنگ مترادف و متضادبرآشفتگی، برافروختگی، تندمزاجی، تندی، تیزی، خشم، خشمگین، خشمناکی، سخط، عتاب، عصبانیت، غیظ، قهر، هیجان