بداندیشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدخواه، بددل، بدسگال، دژاندیش، کجاندیش، بدنیت ≠ نیکاندیش، نیکخواه ۲. کینهجو، کینهوزر ۳. جلاد، دژخیم
برانداز کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دید زدن، دیدن، ورانداز کردن ۲. نگاه سطحی کردن، نگاه کردن ۳. برآورد کردن، تخمین زدن، سنجیدن
ترسیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندیشناک بودن، براندیشیدن، متوهم شدن، وحشت کردن، هراسیدن، بیمناک شدن ۲. جا زدن، جاخالی کردن
بدخواهفرهنگ مترادف و متضادبداندیش، بددل، بدذات، بدکامه، بدسگال، بدطینت، بدنهاد، بدنیت، خبیث، عدو، مغرض، نابکار ≠ نیکاندیش، نیکخواه، خوشنیت، خوشذات
بدسگالیفرهنگ مترادف و متضادبداندیشی، بدخواهی، بدسرشتی، بدگویی، بدنهادی، دشمنی، بدنفسی ≠ نیکنهادی، نیکخواهی، نیکاندیشی