معنی بخل عح | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. حسد، رشک ۲. امساک، خست، زفتی، لئامت، مالپرستی ۳. بخیل بودن ≠ سخاوت، کرم، بخشش ۴. تنگچشمی

۱. پر، جناح ۲. اندیشه، حال، دل، خاطر ۳. باله، مجلسرقص ۴. بالن، وال ۵. نهنگ

آمرزیده، بخشیده، بخشوده

آفرین، خوشا، زه

۱. اختر، اقبال، دولت، سرنوشت، شانس، طالع، ۲. بهره، نصیب، قسمت ۳. بختک، عبدالجنه، کابوس

بخل، پستی، حقارت، خست، دونهمتی، رذالت، سفلگی

بخل، خست، لئامت ≠ سخاوت

۱. بخل ۲. حسادت

امساک، بخل، پستی، خساست، زفتی، فرومایگی، لئامت ≠ کرم، بخشش

امساک، بخل، پستی، خست، دنائت، فرومایگی، گدامنشی، ممسکی، نخوری ≠ کرامت