بخشودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بخشیدن ۲. اغماض کردن، عفو کردن، گذشت کردن ≠ انتقامگرفتن، تقاص گرفتن ۳. معاف کردن ۴. رحم کردن
بخشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دادن ≠ گرفتن، ستدن ۲. عطا کردن، هبه کردن، ۳. گذشت کردن، بخشودن، عفو کردن ۴. معاف کردن ≠ انتقام گرفتن ۵. کنار رفتن
بریدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قطع کردن، قطع ≠ پیوند دادن ۲. گسستن، گسیختن ≠ پیوستن ۳. اره کردن، قیچی کردن، برش دادن، چیدن ۴. دریدن، شکافتن، ۵. برش دادن ۶. جدا شدن، قطع رابطه کردن ≠ پیوستن
طالعفرهنگ مترادف و متضاد۱. اختر، اقبال، بخت، دولت، شانس، فال، هور ≠ ادبار ۲. نصیب، قسمت، سرنوشت ۳. برآینده، ≠ افولکننده، آفل، طلوعکننده، شارق