بخشندهفرهنگ مترادف و متضادانفاقگر، باسخاوت، بخشایشگر، بذال، جواد، جوانمرد، خیر، دستودلباز، رحمتگر، سخاوتمند، سخی، فیاض، فیضبخش، کریم، کریمالنفس، گشادهدست، معطی، مکرم، نیکوکار، منان، واهب
بخشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دادن ≠ گرفتن، ستدن ۲. عطا کردن، هبه کردن، ۳. گذشت کردن، بخشودن، عفو کردن ۴. معاف کردن ≠ انتقام گرفتن ۵. کنار رفتن