معنی بخشودن | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. بخشیدن ۲. اغماض کردن، عفو کردن، گذشت کردن ≠ انتقامگرفتن، تقاص گرفتن ۳. معاف کردن ۴. رحم کردن

۱. معافیت ۲. اغماض، عفو، گذشت ≠ انتقام

۱. معاف، معفو ۲. معذور ۳. شادروان، مرحوم، مغفور

۱. دادن ≠ گرفتن، ستدن ۲. عطا کردن، هبه کردن، ۳. گذشت کردن، بخشودن، عفو کردن ۴. معاف کردن ≠ انتقام گرفتن ۵. کنار رفتن

۱. به کردن، بهینه ساختن ۲. شفا دادن، معالجه کردن

اجرا کردن، عملی کردن، انجام دادن، محقق ساختن

آمرزیدن، بخشودن، بخشیدن، گذشت کردن ≠ انتقامکشیدن

۱. بخشودن، عفو کردن، معاف داشتن ۲. برکنارداشتن، معاف داشتن

۱. اغماض، چشمپوشی، سماحت، گذشت، عفو ۲. آمرزش، بخشودن، رحمت، مغفرت ≠ انتقام

۱. جایزشمردن، مباح کردن ۲. بخشودن، عفو کردن، درگذشتن ۳. ذبح شرعی کردن ۴. روا دانستن