بخسفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندک، قلیل، کم، ناقص ۲. کاهش، نقصان ۳. بش، دیم ۴. گداختن ۵. گدازش ۶. اندوه، رنج، غم ۷. پژمرده
دیرینهفرهنگ مترادف و متضاد۱. باستان، پیشین، دیرین، عتیق، قدیم، کهن، گذشته ۲. باستانی، عتیقه، کهنه ۳. سرمدی ≠ جدید، نو، نوین
سابقه داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. باسابقه بودن، بدسابقه بودن، پیشینه داشتن، پیشینهدار بودن، مجرم بودن ۲. آشنایی داشتن، مسبوق بودن