بعیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرت، دور، دورافتاده، متباعد ≠ نزدیک، قریب ۲. بیگانه ۳. نامحتمل، غیرمحتمل، مستبعد ۴. باورنکردنی، دورازذهن، دور از انتظار ۵. خلاف، ناروا
تکالیففرهنگ مترادف و متضاد۱. وظایف، وظیفهها، تکلیفها ۲. مشقها، تمرینات، تمرینها ۳. بایدها و نبایدها ۴. مشقات، سختیها، مشقتها