باشگونفرهنگ مترادف و متضادخجسته، خوششگون، شگوندار، هماگون، همایون خوشیمن، سعد، فرخنده، مبارک، میمون ≠ بیشگون، نامیمون، نحس
برعکسفرهنگ مترادف و متضاد۱. باژگونه، وارو، وارونه، واژگونه ۲. برخلاف، برضد ۳. بالعکس ۴. بهرغم ۵. خلاف
سرنگونفرهنگ مترادف و متضاد۱. باژگونه، سرازیر، معکوس، معلق، نگونسار، وارو، واژگون ۲. قلعوقمع، منتکس، منقرض