بافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بافندگی کردن، نساجی کردن ۲. در هم تنیدن، به هم تابیدن، تاروپود درهم زدن ۳. سر هم زدن، حرف بیمنطق زدن، گزافهگویی کردن ۴. از خود درآوردن
منوالفرهنگ مترادف و متضاد۱. آیین، راه، روال، روش، روند، سیاق، شیوه، طرز، طریق، نهج، وجه ۲. نورد، دستگاه بافندگی، جولاهه