خوششگونفرهنگ مترادف و متضادباشگون، خجسته، باقدم، خوشقدم، سعد، شگوندار، فرخنده، مبارک، قدمدار، میمون ≠ بدشگون
دمفرهنگ مترادف و متضاد۱. آن، ثانیه، حین، زمان، گاه، لحظه، لمحه، وقت، وقت، هنگام ۲. باد، هوا ۳. بخار، حرارت، دما، گرمی ۴. پف، ریح، نفخه ۵. دمش، نفس ۶. اجاق، کوره ۷. شهیق ۸. آه ۹. خون