بافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بافندگی کردن، نساجی کردن ۲. در هم تنیدن، به هم تابیدن، تاروپود درهم زدن ۳. سر هم زدن، حرف بیمنطق زدن، گزافهگویی کردن ۴. از خود درآوردن
باغیرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. غیرتمند، غیور ≠ بیغیرت ۲. شجاع، باشهامت ۳. ناموسپرست، غیرتی ۴. باصفت، بامعرفت
مزخرف بافتنفرهنگ مترادف و متضادبیهوده گفتن، ژاژخایی کردن، حرف مفت زدن، بیهودهگویی کردن، جفنگ بافتن، چرت گفتن، لاطائلاث بافتن، لیچار بافتن، یاوهسرایی کردن