بدسگالیفرهنگ مترادف و متضادبداندیشی، بدخواهی، بدسرشتی، بدگویی، بدنهادی، دشمنی، بدنفسی ≠ نیکنهادی، نیکخواهی، نیکاندیشی
بدخواهیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بداندیشی، بدکرداری، ۲. حسدورزی، رشکینی ≠ نیکخواهی، خیرخواهی ۳. خباثت، خبث ۴. بدجنسی، بدنهادی ۵. غرضورزی
ترسیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندیشناک بودن، براندیشیدن، متوهم شدن، وحشت کردن، هراسیدن، بیمناک شدن ۲. جا زدن، جاخالی کردن