بازاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاجر، سوداگر، کاسب ۲. حسابگر ۳. عامی، بینزاکت ۴. عامیانه، بیارزش، پیشپاافتاده، مبتذل ۵. نامرغوب
بازارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازارچه، بازارگاه، بازارگه، تیمچه، راسته، رسته، سوق ≠ میدان ۲. معامله، خریدوفروش ۳. سروکار
باارزشفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارجمند، بااعتبار، بااهمیت ۲. قیمتی، نفیس، ارزشمند، گرانبها ≠ بیارزش ۳. مغتنم، مهم
خانگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. منسوب ومربوط بهخانه، خانوادگی ۲. اهل خانه ۳. شوهردار ۴. خانهپرورد ≠ بازاری ۵. خانهزاد ۶. اهلی، دستپرورد ≠ وحشی ۷. درونی، داخلی ≠ بیگانه ۸. خودی، خودمانی ≠ غر
مبتذلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیارزش، پست، پیش پاافتاده، سخیف، ناپسند، هجو ۲. عوامپسند، بازاری ۳. خوار، پست، فرومایه
بازارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازارچه، بازارگاه، بازارگه، تیمچه، راسته، رسته، سوق ≠ میدان ۲. معامله، خریدوفروش ۳. سروکار