حملفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبستنی، بارداری، حاملگی ۲. بار، ۳. نقل ۴. توجیه، تعبیر، تاویل ۵. بردن، ترابری، جابهجایی ۶. برداشتن
خالی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تهی کردن، تهی ساختن ۲. تخلیه کردن ≠ بارگیری کردن ۳. خلوت کردن ۴. زدن، سرقت کردن، بهسرقت بردن ۵. شلیک کردن ۶. بیرون ریختن ۷. خانهتکانی کردن