معنی بادیان | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

دیندار، مومن، متدین، متقی ≠ بیدیانت

۱. شراع ۲. سفینه، کشتی ۳. جیب، گریبان ۴. سرآستین

بادیهگرد، بیاباننشین، چادرنشین، صحراگرد، صحرانشین ≠ شهرنشین، آبادینشین

۱. انصافدار، منصف ۲. بینظر، حقبین، دادگر، عادل ≠ بیانصاف

بادیسیپلین، بانظم، مرتب، منضبط، مقرراتی، منظم ≠ بیانضباط، شلخته، نامرتب، نظمگریز

ایماندار، بادیانت، پارسا، پرهیزگار، دیندار، متدین، متقی، مومن، معتقد ≠ بیایمان، کافر

باتقوا، بادیانت، پارسا، مومن، متدین، متشرع، متقی، مقدس ≠ بیدین، لامذهب

باایمان، بادیانت، پارسا، خداشناس، دینباور، پرهیزگار، دیندار، مومن، متقی، مقدس ≠ بیدین، نامتدین

باایمان، بادیانت، پارسا، پرهیزگار، دیندار، گرونده، متدین، متقی، متورع، مذهبی، مسلمان، معتقد ≠ کافر

۱. بیدین، لامذهب ۲. ناپارسا، ناپرهیزگار، نامتدین، نامتقی ≠ بادیانت، پرهیزگار