29 مدخل
امان، بزینهار، بیترس، درامان، سالم، مامون، مصون، مطمئن
اطمینان، امنیت، سلامت، مصونیت ≠ خطر
عشوه، کرشمه، ناز
ایمن، بری، حفظشده، درامان، محفوظ، نگاهداشته
ایمنسازی، عفونتزدایی، گندزدایی، میکربزدایی
ایمنسازی
بیخطرسازی، ایمن سازی
۱. ایمن، درامان ۲. امانتدار، امین ۳. مورداعتماد، معتمد