43 مدخل
اعتراض، انتقاد، بازخواست، بهانهگیری، خردهگیری، عیبجویی، مواخذه
بهانهجو، بهانهگیر، خردهگیر، رخصهجو، عیبجو، معترض، منتقد، ناقد
انتقاد، بهانهگیری، عیبجویی، نقد
آریایی، عجم، فارسی ≠ انیران
ایرادگیر، ایرادی، بهانهجو، بهانهطلب، بهانهگیر، رخصهجو
ایرادگیر، بهانهتراش، بهانهطلب، بهانهگیر، رخصهجو
ایرادگیر، عیبجو، منتقد، نکتهگیر، نکتهسنج، ایرادی
ایرادگیر، خردهگیر، منتقد، نکتهگیر ≠ عیبپوش
ایرادگیری، تنقید، خردهبینی، خردهگیری