چرکینفرهنگ مترادف و متضادآلوده، پلشت، پلید، چرک، چرکآلود، ریمآلود، شوخگن، کثیف، ناپاک، نجس ≠ پاکیزه، تمیز
جوشفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتصال، پیوند، لحیم ۲. داغ ۳. جوشش، غلیان ۴. اوج، بحبوحه، هنگامه ۵. دانه ۶. اضطراب، شور ۷. گره ۸. آشفتگی، حرص، خودخوری، عصبانیت فوران شور
نجسفرهنگ مترادف و متضادآلوده، آلوده، بینمازی، پلشت، پلید، چرک، چرکین، رجس، شوخ، غیرطاهر، مردار، ناپاک ≠ طاهر
غوغافرهنگ مترادف و متضاد۱. شور ۲. آشوب، ازدحام، المشنگه، جنجال، خروش، دادوبیداد، سروصدا، غریو، غلغله، فغان، ولوله، همهمه، هنگامه، هیاهو ۳. آوازه، بانگ ≠ آرامش، سکوت