معنی اوامر | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

اراذل، الواط، اوباش، غوغاطلبان، ولگردان

۱. خرابه، دیوار، گردوخاک ۲. خراب، ویران ۳. آواره، دربدر ۴. چپاول، غارت ۵. بینظمی، تباهی، هرجومرج ۶. غبار، گردوخاک ۷. آزار، رنج، گزند

اجامر، اوباش، سفلگان، فرومایگان، ناکسان

۱. اجامر، اراذل، الواط ۲. بیسروپا، لات

۱. جدار ۲. آوار ۳. بارو، حصار

آغاز، ابتدا، اوایل، اوان، اول، بدو، شروع، عنفوان ≠ اواخر

۱. جار، صدا، صلا، ندا ۲. صوت، آوار، آواز ۳. صیحه، غریو، غلغله، غوغا، فریاد، نعره