خوار کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحقیر کردن، اهانت کردن ۲. به ذلت کشاندن، ذلیل کردن ۳. بیقدر کردن، بیارزش کردن
سپردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سفارش کردن، توصیه کردن ۲. تسلیم کردن، تفویض کردن ۳. به امانت دادن ۴. محول کردن، تحویل دادن، واگذار کردن ۵. طی کردن، درنوردیدن ۶. پایمال کردن، لگدکوب کردن
توهین کردنفرهنگ مترادف و متضاداهانت کردن، بیحرمتی کردن، وهن کردن، خوار داشتن ≠ تکریم کردن، بزرگ داشتن
توهینفرهنگ مترادف و متضاد۱. اهانت، بیحرمتی، تحقیر، خوارداشت، وهن ≠ تکریم ۲. اهانت کردن، بیحرمتی کردن، خوار داشتن، وهن کردن ≠ احترام گذاشتن ۳. خوار شمردن ۴. سست کردن
تحقیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. استحقار، استخفاف، اهانت، توهین، خفت، خوارداشت، خواری، سرشکستگی، کوچکشماری، وهن ۲. خردانگاشتن، خوار داشتن، خوار کردن