انقطاعفرهنگ مترادف و متضاد۱. انفصال، جدایی ۲. بریدگی، پارگی، گسستگی، گسیختگی ۳. انشقاق، قطع ۴. فروکش ≠ اتصال، پیوستگی، وصل
اطاعتفرهنگ مترادف و متضادامتثال، انقیاد، بندگی، پیروی، تابعیت، تمکین، خدمتکاری، طاعت، فرمانبرداری، فرمانبری، متابعت، مطاوعت ≠ نافرمانی
تطوعفرهنگ مترادف و متضاد۱. انقیاد، فرمانبرداری ≠ عصیانورزی ۲. فرمانبرداری کردن، فرمانبردن، منقاد شدن ۳. ادای نافله، ادای مستحبات، عمل مستحب کردن ۴. پذیرفتن، قبول کردن ≠ نپذیرفتن، رد کر
تمکینفرهنگ مترادف و متضاد۱. انقیاد، تسلیم ≠ تمرد، سرپیچی، عصیان، یاغیگری ۲. اطاعت، پیروی، تبعیت، فرمانبرداری، متابعت ≠ نافرمانی ۳. احترام، بزرگداشت ۴. سازگاری ۵. بهفرمان بودن، فرمان برد