ارجحفرهنگ مترادف و متضاد۱. افضل، اقدم، اولی، برتر، راجح، مرجح، مقدم، بزرگ مرتبه، بزرگوار، بلندرتبه، بلندمرتبه، سرور، شایسته، شخیص، شریف، عالیشان، عالیقدر، عزتمند، عزیز، فخیم، گرامی، گر
تجاوزفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجحاف، تخطی، تخلف ۲. تعدی، تعرض، دستدرازی، دستاندازی ۳. حدشکنی، مرزشکنی ۴. هتکعصمت، عمل منافی عفت به عنف ۵. اغماض، چشمپوشی، عفو، گذشت ۶. اجحاف کردن، تخطی کرد