ابریشمفرهنگ مترادف و متضاد۱. بریشم، پرند، پرنیان، پیله، حریر ۲. تاره، زه، ساز ۳. بریشمنواز، دستانساز، نوازنده ۴. درختابریشم، شبخسب
آبریزفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبریزگاه، توالت، دستشویی، کابینه، مبال، مستراح ۲. دلو ۳. آبدستان، آفتابه، ابریق، مطهره
توقیعفرهنگ مترادف و متضاد۱. امر، امریه، امضا، پینوشت، حکم، دستور، فرمان، منشور، مهر ۲. امضا کردن (حکم، فرمان) ۳. نشان گذاشتن، مهر کردن
فرمانفرهنگ مترادف و متضاد۱. امر، امریه، توقیع، حکم، دستور، رقم، سفارش، طغرا، فرمایش، منشور ۲. رل، سکان ۳. اجازه، پته، پروانه، فته
مثالفرهنگ مترادف و متضاد۱. مانند، مثابه، مثل، شبیه، همانند ۲. نمونه ۳. امریه، دستور، حکم، فرمان ۴. پیکره، تندیس، مجسمه ۵. پیکر، کالبد ۶. تصویر، تمثال، نقش ۷. تمثیل، حکایت، داستان