امامفرهنگ مترادف و متضاد۱. معصوم ۲. ولی ۳. پیشرو، پیشوا، راهبر، راهنما، رهبر، شیخ، قاید، قدوه، قطب ۴. پیشنماز ≠ ماموم
سازفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارغنون، تار، سهتار، چنگ، رود، عود ۲. تجمل، برگ، دستگاه ۳. ساخت، سامان ۴. تحمل، سازگاری، سازش ۵. خدعه، فریب، مکر، نیرنگ ۶. تدارک، تهیه ۷. جامه، رخت، لباس ۸. ب
پیشوافرهنگ مترادف و متضادامام، حاکم، راهبر، راهنما، رئیس، رهبر، زعیم، سالار، سر، سرور، سردار، سرپرست، سلسلهجنبان، شیخ، عمید، قاید، قدوه، کامل، کلانتر، لیدر، مرشد، مراد، مقتدا، مولا، مهت
رهبرفرهنگ مترادف و متضادامام، پیشوا، راهبر، راهنما، زعیم، سرکرده، سلسلهجنبان، قدوه، قیادت، مراد، مقتدا، هادی