آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب
محبوبفرهنگ مترادف و متضاد۱. جانان، حبیب، دلارام، دلبر، دلدار، دلربا، دلنواز، دوست، شاهد، مطلوب، معشوق، نگار، یار ۲. دوستداشتنی ≠ منفور ۳. وجیه المله
برگفرهنگ مترادف و متضاد۱. صفحه، فیش، ورق، ورقه ۲. اسباب، دستگاه، ساز، سامان، نوا ۳. آذوقه، توشه ۴. آهنگ، عزم، قصد ۵. تمایل، رغبت، میل ۶. التفات، پروا، توجه ۷. نغمه ۸. تاب، توان، طاقت،
پروافرهنگ مترادف و متضاد۱. باک، بیم، ترس، جبن، خوف، دهشت، رعب، محابا، مهابت، وحشت، هراس، هول ۲. احتیاط، محابا، ملاحظه ۳. اعتنا، التفات، توجه، میل ۴. آهنگ، عزم، قصد ۵. اشتیاق، رغبت، میل