آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب
مجموعهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آلبوم، کلکسیون ۲. تذکره، جنگ، دفتر، دیوان ۳. مجموع ≠ پریشان ۴. دسته، گروه ۵. عناصر همگن ۶. سری
تعبفرهنگ مترادف و متضاد۱. الم، بیدماغی، رنج، رنجوری، رنجه، زجر، زحمت، سختی، عذاب، عنت، کلال، گرفتاری، ماندگی، محنت، مرارت، مشقت ۲. رنجه شدن، بهزحمت افتادن، ماندهشدن