آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب
تثلیثفرهنگ مترادف و متضاد۱. سهگانی(الوهیت)، اعتقادبه سه اقنوم (اب، ابن، روحالقدس) ۲. سهبخش کردن ۳. سهبر کردن، سهگوش کردن
تالهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پارسایی، خداپرستی، زهد، عبادت ۲. الوهی شدن، الهی شدن ۳. پرستش کردن، پرستیدن ۴. متاله شدن