آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب
مهندسفرهنگ مترادف و متضاد۱. فارغالتحصیلرشتههای مهندسی ۲. متخصص ماشینآلات ودستگاههای الکترونیکی ۳. طراح ماشینآلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی ۴. آرشیتکت، معمار
لطففرهنگ مترادف و متضادالتفات، بخشش، بذل، تفضل، شفقت، ظرافت، عنایت، کرم، لطافت، محبت، مرحمت، ملایمت، مهر، مهربانی، نرمی، نیکی ≠ عتاب، عنف، قهر