آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب
تئوکراسیفرهنگ مترادف و متضاد۱. حکومت الهی، حکومت ولایی، خداسالاری ۲. حکومت براساسدینباوری، حکومت اولیای دین، حکومتمذهبی، دینسالاری ≠ دموکراسی ۳. اشرافسالاری، الیگارشی
تئوکراتفرهنگ مترادف و متضاد۱. خداسالار، دینسالار، طرفدار حکومت مذهبی، طرفداردینسالاری، معتقد به خداسالاری ≠ دموکرات ۲. اشرافسالار، الیگارش
یقیناًفرهنگ مترادف و متضادالبته، بالقطع، بدرستی، براستی، بیتردید، بیشبهه، بیگمان، قطعاً، محققاً، مسلماً، مطمئناً