آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب
اضطرابفرهنگ مترادف و متضادآشوب، التهاب، اندوه، بیتابی، بیقراری، بیم، پریشانی، تپشدل، ترس، تشویش، توهم، خوف، دغدغه، دلواپسی، دلهره، رنج، سراسیمگی، قلق، ناراحتی، واهمه، هیجان
سوزفرهنگ مترادف و متضاد۱. التهاب، حرارت، سوزش ۲. برد، سرما ۳. رشک، کینه ۴. اشتیاق، شور ۵. داغ، درد ۶. عشق