آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب
برخوردفرهنگ مترادف و متضاد۱. تماس، دیدار، ملاقات ۲. رفتار، سلوک، معامله ۳. اصابت، التقا، تلاقی ۴. زدوخورد ۵. مشاجره (لفظی)، درگیری ۶. اصطکاک ۷. تصادم، تصادف ۸. شیوه رفتار
یقیناًفرهنگ مترادف و متضادالبته، بالقطع، بدرستی، براستی، بیتردید، بیشبهه، بیگمان، قطعاً، محققاً، مسلماً، مطمئناً