اربابفرهنگ مترادف و متضاد۱. آقا، خواجه، سرور، صاحب، کارفرما، مخدوم، مولا ۲. فئودال، مالک، ملاک، ≠ نوکر
اسبابفرهنگ مترادف و متضادآلات، آلت، ابزار، اثاث، برگ، بساط، تجهیزات، جمعیت، دستگاه، رخت، سامان، شرایط، علل، لوازم، وسایل، وسیله
آلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اولاد، تبار، خاندان، دودمان، سلاله، سلسله، طایفه، عترت، قبیله، نسل ۲. احمر، سرخ، قرمز ۳. پری، جن، زائوترسان ۴. سراب