معنی اقتضا | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

احتیاج، بیجا، حاجت، ضرورت، لزوم، نیاز، وجوب

۱. جانکندن، نزع ۲. حضور ۳. شهرنشینی

۱. پسندیدن، خشنودی، رضادادن، ۲. اختیار، گزینش

بدنامی، بیآبرویی، تفضیح، رسوایی، فضاحت

۱. اخذ، گرفتن ۲. آموختن، فراگیری، یادگیری

اقتفا، پیروی، تبعیت، تقلید، متابعت

احتیاج، اقتضا، اقتضا، ضرورت، نیاز، وجوب، وسن

۱. احتیاج، اقتضا، حاجت، لزوم، ناچاری، نیاز، وجوب، هرآینگی ۲. اجبار، الزام

۱. ضروریات ۲. اقتضا کنندهها، مناسبتها ۳. حاجات، نیازها

۱. احتیاج، اقتضا، تلنگ، تمنا، حاجت، دربایست، درخواست، ضرورت، لزوم، نذر، وسن ۲. نذری ۳. تحفه ۴. اظهارعشق ≠ ۵. ناز

۱. مستدعی بودن، خواهش کردن، درخواست کردن، متمنی بودن ۲. مقتضی بودن، ایجاب کردن، اقتضا کردن