84 مدخل
خسته، دلآزرده، رنجه، فگار، مجروح
آلت، ابزار، مایه، وسیله
دهنه، زمام، عنان، لجام، لگام، مهار
اذهان، اندیشهها، فکرها
۱. پنداشت، پندار، تخیل، تصور، خیال، فرض، فکر ۲. پنداری، گویا، گویی
افگار، خسته، زخمدار، زخمناک، زخمی، مجروح
افگار، جریح، زخمناک، زخمی، مجروح، مصدوم، مضروب
افگار، جریح، جریحهدار، زخمدار، زخمناک، مجروح
آزردهخاطر، افگار، رنجیده، کدر، محزون، مکدر، ملول، ناآرام ≠ دلشاد، مشعوف
آزار، افگار، رنجور، زحمت، مزاحمت، ملول