افسونفرهنگ مترادف و متضاد۱. جادو، سحر، طلسم، عزیمت، فسون ۲. تزویر، حیله، دوال، شعبده، مکر، نیرنگ ۳. عشوه، قر، کرشمه
تاسف خوردنفرهنگ مترادف و متضاددریغخوردن، افسوس خوردن، متاسف بودن، دستخوش اندوه شدن، غم خوردن، غمین شدن، مغموم گشتن
تاسففرهنگ مترادف و متضاد۱. اسف، افسوس، اندوه، پشیمانی، تحسر، تلهف، حسرت، دریغ، غصه، غم، فسوس، لهف، ندامت ۲. افسوس خوردن، اندوهناک شدن، حسرت داشتن، دریغ خوردن