احسانفرهنگ مترادف و متضادانعام، بخشش، خوبی، دهش، عطا، محاسن، مرحمت، منت، نواخت، نوال، نوعپروری، نوعدوستی، نیکخواهی، نیکوکاری، نیکویی، نیکی
تمثیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. صورت، نگاره، نماد ۲. تعبیر، افسانه، حکایت، قصه، داستان، مثل ۳. مثال آوردن، ۴. تشبیه کردن
تفضل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. احسان کردن، عنایت کردن، لطف کردن، مرحمت کردن ۲. نیکی کردن، مهربانی ورزیدن
منت گذاشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. منت نهادن، به رخ کشیدن ۲. لطف کردن، محبت کردن، نیکی کردن، احسان کردن ≠ منتپذیرفتن
مرحمتفرهنگ مترادف و متضاد۱. احسان، اکرام، التفات، تفضل، رافت، شفقت، عطا، عنایت، لطف، مهربانی، نوازش ۲. مهربانی کردن، لطفداشتن
