افسونفرهنگ مترادف و متضاد۱. جادو، سحر، طلسم، عزیمت، فسون ۲. تزویر، حیله، دوال، شعبده، مکر، نیرنگ ۳. عشوه، قر، کرشمه
چربیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. افزون شدن، زیاده شدن، سنگینتر شدن، فزونی یافتن ۲. چیره شدن، چیرگی یافتن، غالب شدن، غلبهیافتن ۳. برتری داشتن، برتری یافتن، رجحانداشتن، سر بودن، سر شدن