آراستنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرایشکردن، بزککردن ۲. آذینبستن، تزیینکردن ۳. برپاکردن، منعقدکردن ۴. آمادهکردن، حاضرکردن، مهیاکردن ۵. سامانبخشیدن، ساماندادن، مرتبکردن، منظمکردن ≠ پیراستن
چشمهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبجای، افراس، سلسبیل، عین، کوثر، ینبوع ۲. اصل، مبدا، منبع، منشا ۳. سوراخ ریز، منفذ ۴. مایه ۵. نوع، قسم، نمونه ۶. دهانه، سوراخ ۷. معدن
جمیلفرهنگ مترادف و متضادآراسته، پریچهر، خوب، خوبرو، خوشنما، خوشآیند، خوشکل، خوشگل، زیبا، زیبارو، شکیل، صبیح، قشنگ، ناز، نیکو، وجیه