اعتبارفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارج، ارزش، پشتوانه ۲. آبرو، حیثیت، شرف، عرض، قدر، منزلت، نام ۳. پندگیری، عبرت ۴. پشتوانه، سندیت، وجهه ۵. تاثیر، نفوذ ۶. تنخواه، سرمایه، مایه ۷. اطمینان، اعتم
محل داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. موجودی داشتن، اعتبار داشتن ۲. جا داشتن، مورد داشتن، تناسب داشتن، مناسب بودن ۳. فرصت داشتن، مجال داشتن
منزلت داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارج داشتن، قرب داشتن، قدر داشتن، حرمتداشتن ۲. ارزش داشتن، اهمیت داشتن، اعتبارداشتن ۳. شان داشتن، مرتبت داشتن ۴. مکانتداشتن، درجه و پایه داشتن
احترامفرهنگ مترادف و متضادآبرو، اعتبار، اعزاز، اکرام، بزرگداشت، پاس، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، حرمت، رعایت، عز، عزت، کرنش ≠ احتقار، خوارداشت