6 مدخل
اشکبار، اشکریز، گریان
دمع، سرشک
اشکریز، اشکفشان، سرشکبار، گریان، گهربار
اشک، دمعه، سرشک
۱. اشک ریختن، گریستن، گریه کردن ≠ خندیدن ۲. گریه
۱. اشک، دمع ۲. شبنم ۳. باران