33 مدخل
اشکبار، سرشکبار، گریان
دمع، سرشک
۱. مقیاس، میزان ۲. پایه، رتبه
سیفلیس، کوفت
با، سکبا، شوربا، وا
۱. آسیب، آفت، آهو، عیب، وصمت ۲. بد، شرور، شریر
اشکریز، اشکفشان، سرشکبار، گریان، گهربار
اشکریزی، تضرع، زاری، مویه، ناله، ندبه ≠ تبسم، خنده، لبخند
اشکبار، اشکریز، گریان
اشکبار، اشکریز، نالان
۱. خونفشان ۲. خونپالا ۳. اشکریز