31 مدخل
۱. اسب، فرس، ۲. بند، قید ۳. تیره، سیاه
اضمحلال، انحلال، تلاشی، گسیختگی، متلاشی ≠ انسجام
خوردن، گساردن، نوشکردن، نوشیدن ≠ تناولکردن، خوردن
شربت، مشروب، نوشابه، نوشیدنی ≠ خوردنی
ادهم، ارغون، باره، توسن، دابه، سمند، فرس، مرکب
ازهمپاشیدگی، تعطیل، زوال، متلاشی، نابودی
آشام، چکه، قطره، قلپ
آشامیدنی، جلاب، مشروب، معجون، نوشیدنی
ادهم، اسب، باره، توسن، سمند