معنی استهکام | واژه یاب

جست‌وجوی هم‌آوا

استقامت، استواری، تحکیم، تقویت، ثبات، حصانت، محکمی

بارو، برج، حصار، دژ، قلعه، کوت

افترا، بهتان، تهمت، فریه

استحکام، استواری، ایستادگی، پایداری، پشتکار، ثبات

استحکام، استقامت، استقرار، پایداری، تایید، تثبیت، تحکیم، ثبات، ثبوت، حصانت، محکمی، مقاومت، وثاقت ≠ سستی، نااستواری

استحکام، استقرار، استواری، برقراری، تثبیت، تقویت ≠ تضعیف

استحکام، استواری، پایداری، سختی، صلابت، صلبی ≠ سستی

۱. استحکام، استوارسازی، استواری، استحکامبخشی، تقویت ≠ تضعیف ۲. استحکام بخشیدن، استوار ساختن، تقویت کردن، مستحکم کردن ۳. بلند کردن (دیوار )