معنی استبداد نظامی

جست‌وجوی مشابه

خودرایی، خودسری، خودکامگی، دیکتاتوری، یکدندگی

۱. بازستانی، پسدهی، تحویلدهی، تسلیم، رد، عودت، واپس، واستانی ۲. بازگرفتن، فرازگرفتن، واستدن

آمادگی، استطاعت، توان، ذوق، شایستگی، قابلیت، قریحه، نبوغ

کمکخواهی، مددخواهی، مددطلبی، یاریجویی

الحاد، بیدینی، رفض، کفر، مرتدشدن

استبداد رای، خودخواهی، خودسری، خودکامگی، دیکتاتورمنشی، دیکتاتوری، ستیهندگی ≠ دموکراتمنشی

استبداد، خودرایی، خودسری، دیکتاتوری

دموکراسی ≠ استبداد

۱. استبداد، خودکامگی ۲. تکروی ۳. خودمحوری ۴. تمرد، طغیان، عصیان، گستاخی

استرداد، اعاده، برگشت، مراجعت، واپس