تفرقفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازهم پاشیدگی، افتراق، پراکندگی، پراکندهدلی، پراکندهسازی، پریشانی، جدایی ≠ تجمع ۲. پراکنده شدن، متفرق شدن، ازهم پاشیدن ≠ متحد شدن، جمعشدن
متلاشیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشولاش، ازهمپاشیده، پاشیده، پراکنده، داغان، مضمحل، ولو ۲. تلاشگر، جستجوگر
تارومارفرهنگ مترادف و متضاد۱. قلعوقمع، مغلوب، مقهور، منکوب، منهزم ۲. پخشوپلا، پراکنده، متفرق ≠ مجموع ۳. تندوخند، ازهمپاشیده، زیروزبر