آزارفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسیب، بلا، صدمه، گزند ۲. تعدی، جفا، جور، ستم، ظلم ۳. اذیت، تعذیب، زجر، شکنجه، عذاب ۴. تعب، سختی، محنت، مرارت، مشقت ۵. تاذی، مزاحمت ۶. رنج، رنجه، عنا
ابزارفرهنگ مترادف و متضادآلت، اثاث، ادات، ادوات، اسباب، افزار، دستگاه، سامان، ماشین، مایه، وسایل، وسیله
حرص دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزار دادن، اذیت کردن ۲. ناراحت کردن ۳. عصبی کردن، خشمگین کردن، جوشی کردن
مزاحمتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزار، آزردن، اذیت، تزاحم، رنجه، زحمت ۲. تصدیع، دردسر، صداع ۳. پاپوش، گرفتاری ۴. زحمت دادن، دردسر دادن، مصدع بودن
اذیتفرهنگ مترادف و متضادآزار، آزردن، ایذاء، ایذاء، تاذی، تصدیع، تعب، تعذیب، جفا، رنج، رنجه، زجر، زحمت، ستوهی، شکنجه، عذاب، عنا، محنت، مزاحمت