28 مدخل
کارشناس، مقوم، ممیز
برآورد، تخمین، تقویم، سنجش، قیمتگزاری، محاسبه
تربیت، دلالت، راهنمایی، رهنمونی، هدایت ≠ اضلال
ارزیابی کردن، تخمین زدن، تقویم کردن، تقویمنمودن
ارزیابی، برآورد، تقریب، تقویم، حدس، سنجش، فرض، ورانداز
ارشاد، رهنمایی، رهنمود، رهنمون، هدایت
ارشاد، رهنمونی، هدایت
ارشاد، دلالت، رهبری، رهنمونی، رهنمون، هدایت