توشهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آذوقه، ارزاق، برگ، جیره، خواربار، خوراکی، زاد، قوت، قوتلایموت، نوا ۲. رزق، روزی ۳. اندوخته، ذخیره ۴. بار، بنه ۵. رهتوشه، زادراه
خوراکیفرهنگ مترادف و متضاد۱. اطعمه، ارزاق، توشه، خواربار، خوردنی، غذا، مائده ۲. خوردنی، قابلخوردن، ماکول ≠ پوشاکی